
همایش ششمین دوسالانة مطالعات ایرانی در تاریخ سوم تا پنجم آگوست ۲۰۰۶ مطابق با دوازدهم تا چهاردهم مردادماه ۱۳۸۵ در محل مؤسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه لندن برگزار گردید. در این همایش که یکی از گستردهترین و پربارترین همایشهای مطالعات ایرانی در سالهای اخیر بود، عمدة پژوهشگرانی که در حوزة مطالعات ایرانی کار میکنند، چه از داخل ایران و چه از خارج، اعم از ایرانی و غیرایرانی شرکت کردهبودند.
همایش از ۸۸ میزگرد مستقل تشکیل شده بود که اعم موضوعات مربوط به ایران از هنر و ادبیات و تاریخ گرفته تا اقتصاد و مسائل شهری و اجتماعی را دربرمیگرفت. در این میزگردها مجموعاً ۳۲۰ مقاله ارائه شد و ۳۳۳ نفر در همایش شرکت داشتند. علاوه بر میزگرد، نمایش فیلمهای مستند و جلساتی برای شعرخوانی و مناظره و مصاحبة علمی نیز ترتیب داده شده بود. کنسرت موسیقی مشروطه و نمایشنامهای درباره انقلاب مشروطه نیز از برنامههای جنبی این همایش بودند.
در میزگرد تحولات شهری در ایران در بعدازظهر روز سیزدهم مردادماه پنج مقاله تماماً از طرف پژوهشگران ایرانی ارائه شد. مسؤول میزگرد کاوه احسانی جغرافیدان و پژوهشگر دانشگاه ایلینویز در شیکاگو بود و مفسر و منتقد آن نیز برنارد اورکارد ، استاد دانشگاه سوربن و بنیانگذار گروه پژوهشی جهان ایرانی و مشاور مؤسسه فرانسوی مطالعات ایرانی در تهران. در ذیل خلاصهای از سخنرانیهای انجام شده در میزگرد ارائه میشود:
در جستجوی بهشت زمینی:عدالت فضایی در شهرهای ایران
این مقاله را کمال اطهاری اقتصاددان و پژوهشگر آزاد ارائه و اینگونه آغاز کرد که عدالت اجتماعی در شهر یا دسترسی عادلانه و برابر به مسکن و تسهیلات شهری، به عنوان یکی از حقوق و توقعات پایه شهروندان پیش و پس از انقلاب ۵۷ همواره یکی از عناصر گفتمان عمومی و بخشی جداییناپذیر از تصورات سیا سی کنشگران اصلی اجتماعی در کشور ما بوده است. تقاضای مصرّانة این کنشگران ( برنامهریزان دولتی، سیاستمداران، حاشیه نشینان، مهاجران، یا کارکنان بخش عمومی) برای دسترسی برابر به فضای شهری این موضوع را به یکی از اهداف انقلاب تبدیل کرد، تا حدی که حق داشتن مسکن آبرومند در قانون اساسی هم بازتاب یافت. در عمل نیز غصب خودجوش زمینهای عمومی، سیاستهای پوپولیستی دولت، و مصادرة زمینهای وابستگان رژیم سابق به جابجایی وسیع اراضی شهری از سال ۱۳۵۷ به بعد انجامید. در نتیجة این فعالیتها که ترکیبی بود از تلاشهای از پائین مردم وکوششهای از بالای دولتیان شکل شهرهای ایران و اندازه و ترکیب جمعیت آنها کاملاً دگرگون شد. اطهاری در این مقاله کوشیده است که الزامات و نتایج مادی و فرهنگی اجتماعی جابهجایی فضای شهری و توزیع مجدد و شکلگیری مجدد مسکن شهری را در ایران پس از انقلاب تحلیل کند. مقاله به این نتیجه میرسد که نتیجة این اقدامات واضح و روشن نبوده است. به طوری که هم اکنون شاهد روندی معکوس در جهت عکس کوششهای برابریطلبانة سابق هستیم. برخی از نتایج ناخواستة این گرایشها مثل رشد بیرویة شهرها و مشکلات ادارة دموکراتیک آنها در بخش دوم مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
کشور و پیرامون آن: شهرهای ایران در انقلاب و جنگ
در این مقاله کاوه احسانی تحولات شهرهای پیرامونی کشور را از زمان انقلاب به این سو بررسی میکند. مدعای مقاله این است که نظام حاکم بر کشور به همان اندازه متأثر از اسلام است که تحت تأثیر نخبگانی که از شهرستانها برآمدهاند. به عبارت دیگر، همچون دوران مشروطه و پس از دوران بسیار متمرکز رژیم پهلوی، یکبار دیگر شهرستانها به جریان اصلی تاریخ ایران بازگشتهاند. برای اثبات این مدعا تحولات شهر کوچک رامهرمز در دهة اول انقلاب (دهة ۱۳۶۰ هجری شمسی) در مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
اگر از زاویة محلی و نه ملی به این تحولات نگاه کنیم ، متوجه ظهور کنشگران جوان و محلی هستیم که در جریان خیزش انقلابی پدیدار شده و رابطة قدرت موجود در استانها را برهم زدهاند. عواملی چون جابجایی جمعیتی به دلیل ورود مهاجران جنگی که به پیدایش سنتزهای جدید اجتماعی ـ فرهنگی محلی انجامید، گسترش بخش عمومی شامل سازمانها و بنیادهای انقلابی که به تحرک صعودی و افزایش قدرت کنشگران محلی منجر شده، و بالاخره جابهجایی وسیع زمین شهری و تأثیر سیاستگذاری مسکن انقلابی که جغرافیای شهریِ شهرهای کوچک استانی را دگرگون ساخته، همه و همه فضای شهری را کالایی کرده و اقتصاد سیاسی شهری نوینی به وجود آورده است. مقاله براساس همة تحولات فوق نتیجه میگیرد که نظام جمهوری اسلامی جوامع پیرامونی و در حاشیه قرار گرفتة شهرستانی را به جریان اصلی حیات سیاسی ـ اقتصادی ملی پیوند زده است.
سالنهای سینما به عنوان فضاهای عمومی در شهرهای معاصر ایران
در این مقاله پرویز اجلالی به بحث سازگاری و انطباق صنعت سینما به عنوان یک نهاد فراغتی مدرن و سالنهای سینما به عنوان فضاهای عمومی ارائه محصولات این نهاد پرداخته است. در مقاله اشاره شده که هر نهاد اجتماعی از جمله یک نهاد سرگرم کننده و فراغتی مثل سینما برای نفوذ و بقا در یک جامعه به دو عامل «کارکرد» و «منزلت» نیازمند است. در مورد سینما کارکرد داشتن به معنای استقبال مردمی (یا مردمپسندی) و داشتن منزلت به معنای مشروعیت است.
از لحاظ مردمپسندی (محبوبیت) سینما به سرعت نشان داد که میتواند توجه عموم مردم شهرهای ایران را به خود جلب کند. ظرف دو دهه سالنهای سینما به بخش مهمی از فضاهای عمومی فراغتی شهرهای ایران تبدیل شدند. از این لحاظ سه دوره قابل تشخیص است: دورة اول از افتتاح اولین سالن سینما تا اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، در انتهای این دوره تهران ، دارای ۱۵ سالن سینما بود. دورة دوم بین سالهای جنگ جهانی دوم تا انقلاب ۱۳۵۷ شاهد گسترش وسیع سینما در ایران بود به طوری که در سال پایانی این دوره در تهران ۱۱۲سالن و در کل کشور ۳۹۳ سالن مشغول فعالیت بودند. تعداد تماشاگران سینما در سال ۱۳۵۵، به حداکثر این تعداد در تاریخ سینما در ایران یعنی ۵۵ میلیون نفر رسید؛ و دورة سوم که سالهای بعد از انقلاب را شامل میشود برعکس با کاهش تعداد سالنها و تماشاگران همراه است. این کاهش از سپیده دم انقلاب و با تخریب و آتشسوزی سینماها شروع شد. اما از آغاز دهه ۱۳۷۰ کاهش تماشاگران وضع بحرانی پیدا کرد. در مجموع سینما به عنوان فضای عمومی و یک فعالیت فراغتی با بحران محبوبیت روبرو شده است.
از لحاظ مشروعیت باید گفت که در جامعة سنتی ایران منابع مشروعیت سه گانه بودند: دین، حکومت و فهم عمومی. مشروعیت دینی توسط علما و مشروعیت حکومتی توسط شاه و یا کارگزاران او و مشروعیت فهم عام توسط اکثریت شهروندان اعلام و تسجیل میشد تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ بسیاری از علما سینما رفتن را حرام میدانستند، و رفتن به سینما از نظر نخبگان دینی حرام و ممنوع بود. اما حکومت که متجدد بود از سینما حمایت میکرد. این حمایت در زمان رضاشاه کاملاً رسمی و آگاهانه بود و در زمان محمدرضاشاه نیز گسترش پدیدههای فراغتی یا غیرفراغتی مدرن در ایران بدیهی تلقی میشد و دولت به طور معمول با آنها مخالفتی نداشت. مشروعیت مردمی سینما نیز از آغاز پیدایش رو به افزایش گذاشت، شاخص افزایش مشروعیت مردمی یا فهم عام میزان مراجعه خانوادگی به سینما بود که در دهه ۱۳۴۰ به حداکثر خود رسید. اما از اواسط دهة ۱۳۵۰ با گسترش فیلمهای سکسی و خشونتآمیز مشروعیت مردمی سینما در میان شهروندان رو به کاهش گذاشت.
بعد از انقلاب، علیرغم مخالفت بسیاری از روحانیون، اظهارنظر امامخمینی و همفکران او به این مضمون که "ما با فحشا مخالفیم نه با سینما" زمینه را برای مشروعیتیابی مذهبی سینما فراهم کرد. مشروعیت حکومتی نیز کموبیش برقرار بود. اما بحثی که پیش آمد بحث سینمای اسلامی بود. در واقع آنچه مشروعیت داشت سینمای موجود جهانی یا سینمای پیش از انقلاب ایران نبود، بلکه سینمای اسلامی بود و بحث راجع به اینکه سینمای اسلامی چیست تاکنون ادامه داشته است. هماکنون اگر فیلمهایی را که در ایران تولید میشود و به نمایش در میآید ملاک سینمای اسلامی بگیریم، سینمای اسلامی را میتوان نوعی سینمای اخلاقی و انسانی دانست که محدودیتهایی برای نمایش خلوت و اندرونی زندگی مردم دارد. اما گروه دیگری از مدعیان انقلابیگری که سینمای موجود را اسلامی نمیدانند و با آن مخالفند، تاکنون الگوی جایگزین برای سینمای اسلامی ارائه نکردهاند. آنچه امروزه مستمر جلوه میکند کاهش شدید محبوبیت صنعت نمایش فیلم و سالنهای سینما به عنوان مکانهای گذران اوقات فراغت است. بقای این نها فراغتی مستقیماً با انعطافپذیری و کاستن بار مسؤولیت ایدئولوژیک آن رابطه دارد و به نظر میرسد توجه بیشتر به کارکرد فراغتی این نهاد و توقع واقعبینانه داشتن از آن برنده خواهد شد.
مبارزه بر سر تعریف شهر اخلاقی و زندگی عمومی شهری در ایران
اعظم خاتم در این بحث به یکی از ویژگیهای اصلی حیات شهری معاصر در ایران یعنی کوشش برای اخلاقی کردن فضاهای عمومی از یکسو و تلاش گروههایی اشاره کردکه میکوشند فضاهای آزاد برای خود به وجود آورند و یا به سخن دیگر "حضور عمومی" خود را تحت اختیار بگیرند. مقاله استدلال میکند که مبارزه میان تعریف یک شهر اخلاقی و شکل دادن به فضای عمومی شهری از سه مرحلة مشخص گذر کرده است. در مرحلة اول ، از ۱۳۵۷ تا پایان دهة۱۳۶۰، فضاهای عمومی عمدتاً توسط ظرفیت قدرتمند اصول سیاسی اسلامی، تعریف شده با مفاهیمی مثل شهادت و ایثار شکل میگرفت و کمتر با مقاومتی روبرو میشد.
در مرحلة دوم (۷۵-۱۳۶۸) پس از پایان جنگ، همزمان با گرایش زندگی شهری به سمت نوعی مصرفگرایی جدید، اخلاقگرایی از بالا نهادمند شده و بر اثر فاصله گیری عرف عمومی از آن، به یک پروژة کاملاً عمودی و بالا به پائین تبدیل شد. نظارت اخلاقی بر شهر و فضای عمومی با ایجاد سازمانها و موسسات متنوع نهادی شد و هدایت زندگی عموم در خیابانها، پارکها و مکانهای فراغت به صورت مستمر درآمد. در این مرحله دو تفسیر قابل تفکیک از مسئولیت حکومت اسلامی برای تحقق رفتار دینی مطرح شد. یک دیدگاه بیشتر به مسئولیت فرد در امر اخلاقی تأکید میکرد ولی دیدگاه دوم با تفسیر سنّت حسبت در شرایط جدید، تحویل قدرت و اختیار کامل به نهاد دولت برای برخورد با رفتارهای فرهنگی مخدوشکننده نظم سیاسی را اصل میدانست.
اما در مرحله سوم ( از اواخر دهه ۱۳۷۰) اختلاف دیدگاههای مختلف نسبت به کنترل اخلاق عمومی به دلیل تغییر شرایط اجتماعی، اهمیت خود را از دست داد. پیدایی نسل جوان پس از انقلاب به عنوان کنشگران اجتماعی و حضور مستمر آنان در فضای عمومی شهری حیات شهری را دچار دگرگونی ساخت و تعریف شهر اخلاقی بر مبنای معیار های عرفی به ناگزیر پذیرش بیشتر یافت.
در این مقاله نویسنده کوشیده است تا تأثیراتی را که فضای شهری از این تحولات تاریخی گرفته است، مورد تأکید قرار دهد.
ارزیابی تجربة حکومتهای محلی انتخابی در ایران
کیان تاجبخش دربارة سرنوشت دموکراسی محلی در جمهوری اسلامی صحبت کرد و یادآور شد که پیش از این تأسیس شوراهای محلی در ایران در سال ۱۳۷۷ را به عنوان شکلی از تمرکز زدایی سیاسی در یک نظام متمرکز و یکپارچه بررسی کرده است. پرسشی که در آن مطالعه پیش کشیده شد این بود که آیا این اصلاحات به تحول نظام تئوکراتیک میانجامد و یا تثبیت و انجماد آن. حال با گذشت حدود هفت سال از این تجربه و برگزاری دو دوره انتخابات شوراها به نظر می رسد زمان مناسب برای پاسخ دادن به این پرسش فرا رسیده باشد. مدعای این مقاله این گزاره است که اگر چه در آغاز ، هدف دولت خاتمی از تأسیس شوراها غیرمتمرکز کردن قدرت نهادهای اصلی حکومتی بود، اما در عمل ساختار و عملکرد این نهادهای نامتمرکز افزایش انجماد ، تمرکز و بوروکراتیزه شدن بیشتر کل حکومت بوده است. واقعیت این است که با فروکش کردنِ نهضت اصلاحی، شوراها وظیفة اولیة خود را که گسترش دموکراسی محلی بود به کناری گذاشتند و هم اکنون به بازوهای تقریبأ غیرسیاسی بوروکراسی قدرتمند دولتی تبدیل شدهاند. این مقاله تجربة شوراهای انتخابی را از آغاز تشکیلشان پیگیری میکند و میکوشد به پرسشهای زیر پاسخ دهد. آیا نهادهای انتخابی محلی شیوة تصمیمگیری و نحوة توزیع قدرت در سطح محلی را تغییر دادهاند؟ و اصولاً در چارچوب شکل کنونی حکومت ایران، تمرکززدایی تا چه میزان میتواند دموکراسی به همراه آورد؟
[مقالات مرتبط]
■ تکثر خبرگزاریها یا خبرگزاری متکثر؟
■ پژوهشی بر زمانه و کارنامه "بـخـارای شـریف"
■ ازپیشهوری ما تا پیشهوری دیگران
نظر بدهید