
محمد بیطرفان، مدیریت شهری نوین در ایران، تجربة انجمنهای بلدی در دورة مشروطیت، نشر تاریخ ایران، تهران ۱۳۹۵، ۲۰۰ص.، ۲۵۰۰۰ تومان .
در فهرست نهادهایی که قانون تأسیسشان را انقلابیون مشروطه در همان اولین سال بعد از انقلاب تدوین کردند، نهادهای ناظر بر مدیریت شهری در مقام دوم پس از انجمنهای ایالتی و ولایتی قرار داشتند. قانون اساسی، به وجود ایالات و ولایات همچون محدودههای جغرافیایی در تقسیمات کشوری وجههای قانونی بخشیده بود و با تشکیل انجمنهایی در این نقاط برای نظارت بر انتخابات به انجمنهای ایالاتی و ولایتی -حتی پیش از آنکه قانونی برای تأسیس آنها وضع شود- عینیت بخشیده بود. انجمنهای بلدی، موضوع قانونِ مصوب۲۰ ربیعلثانی ۱۳۲۵ (۱۱ خرداد ۱۲۸۶) بودند و با تصویب این قانون بود که دستور انجام انتخاباتشان داده شد. اما نیاز به وجودشان را بیش از هر نهاد دیگری خودِ انجمنهای ایالتی و ولایتی احساس کردند و خود در برخی از شهرها همچون اصفهان و مشهد پیش از تصویب قانون، اقداماتی را برای تأسیسشان انجام دادند و طی نامههایی به مجلس شورای اسلامی تسریع در امر قانونگذاری در این زمینه را خواستار شدند. (۱)
در تهران نیز هم مشروح مذاکرات مجلس اول و هم مطالبی که در روزنامهها منتشر میشد حکایت از آن داشت که مجلسیان خود بر لزوم ایجاد انجمن بلدی اصرار داشتند. سید عبدالله بهبهانی در مجلس از این مینالید که «پارهای کارهاست که بالذاتِ مجلس نیست، ولی بالعرض امروز تکلیف مجلس رسیدگی در آن امر است. چون امر نان و گوشت خیلی مغشوش [است] و انتظام بلدی هم که نداریم، مردم چشمشان به این است که نان و گوشت لااقل مرتب باشد، دیگر نمیدانند که این ربطی به مجلس ندارد» (۲). مرتضیقلیخان صنیعالدوله نیز بر این باور بود که «این قانون بلدی تمام شود، دیگر ما آسوده میشویم و همه روزه تظلمات شخصی و غیره بمجلس اظهار نمیشود» (۳).
کتاب مدیریت شهری نوین در ایران، تجربة انجمنهای بلدی در دورة مشروطیت، علاوه بر دو فصل که ناظر هستند بر تاریخچهای کوتاه در مورد مناصب شهری در ایران و درآمدی بر قانون بلدیه که زمینههای تاریخیِ بلدیهها در ایران را شرح میدهد، تاریخچة هفت انجمن بلدی را که در شهرهای تهران، اصفهان، انزلی، مشهد، رشت، قزوین و تبریز تشکیل شدند و انبوه مشکلاتی را که باید با آن دست و پنجه نرم میکردند توصیف میکند. برخی از این تاریخچهها را، محمد بیطرفان پیش از این در مقالاتی دیگر که در مورد انجمنهای بلدی شهرها نوشته شده بودند یا به آنها از خلال بررسی انجمنهای ایالتی و ولایتی پرداخته شده بود، منتشر کرده بود. (۴) بدون تردید، تاریخچة انجمن بلدیة تهران، به آن نحو که توضیحش در این کتاب آمده است، از هر منظر مهمترین بخش این کتاب را تشکیل میدهد. تقریباً تمامی مشکلاتی که این انجمن از بدو تأسیس با آن روبرو شد، اعم از منازعات مالی با دولت، مشکلات با مجلس، چگونگی رسیدگی به انواع و اقسام مطالبات مردم، کسبه، تجار، درباریان، صاحبان درشکه و مغازهداران و دستفروشان، در این مقاله آمده است. همچنین تعاملاتی که انجمن بلدیة تهران با دولت و مجلس و شخص شاه داشت تا بلکه بتواند بر برخی از مشکلاتش فائق آید.
آخرین فصل کتاب، تلاشی است برای نتیجهگیری در مورد موانع تاریخیِ (که آن را باید به موانع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تقسیم کرد) رشد مدیریت شهری در دورة مشروطیت. فقدان استقلال از دولت که مهمترینِ نتیجهاش عدم استقلال مالیِ بلدیه بود در صدر این موانع قرار دارد. مانعی که برای گذر از آن انجمن بلدیة نهران در دورهای مصمم گشت با ایجاد یک «بانک بلدی» آن را از سر بگذراند. مانع دیگر، ناروشنی جایگاه قانونیِ این انجمن ها بود که شاید با گذشت زمان و چنانچه حکومت مشروطه میتوانست مسیری مستمرتر داشته باشد به احتمالی با اصلاح قوانین قابل رفع و رجوع بود. مانع سوم که نویسندة کتاب بر آن تأکید زیاد دارد، خودِ مردم بودند و انتظارات بیحد و حصرشان از این نهاد نوپا همراه با تن ندادن به قوانینی که انجمنها برای حفظالصحة شهر یا سایر امورات وضع میکردند.
برای بررسی این مسائل، خارج از خاطرات رجال و نادر اسنادی که در مورد تاریخچة بلدیهها موجود است و کتابهای تاریخیای که در همان ادوار به رشتة تحریر در آمدهاند، اتکای نویسنده عمدتاً بر مطبوعاتی است که در آن دوره در شهرهای مختلف کشور منتشر میشدند. در تهران از جمله به ندای وطن، حبلالمتین تهران، صبح صادق و تمدن میتوان اشاره کرد که علاوه بر پوشش دادن مسائل و مشکلات بلدیة تهران، مقالاتی را نیز در مورد بلدیههای سایر شهرها منتشر میکردند. در اصفهان، روزنامة انجمن ولایتی مقدس اصفهان و روزنامههای انجمن بلدیه و بلدیة اصفهان و در رشت روزنامههای نسیم شمال، خیرالکلام و گیلان مورد رجوع هستند. انبوه اطلاعاتی که نویسنده از این روزنامهها استخراج میکند به روشنی از مسیر دشواری که مردم، سیاستمداران و نخبگان کشور در این بزرگترین تجربة تبدیل شدن به ملت طی کردند حکایت دارد. تجربهای که معدود نشریات منتشره در این دوران در خارج از کشور که به نحو گستردهای مورد توجه تعداد زیادی از تاریخنگاران ایران معاصر هستند فقط سویههای کوچکی از آن را بازتاب دادهاند.
یادداشتها:
۱- - محمد بیطرفان، «شکلگیری اولین انجمن بلدی مشهد در دورة اول مجلس شورای ملی»، نیمسالنامة تاریخ نو، شمارة ۳، پائیز و زمستان ۹۱، ص. ۱۰. و عبدالحمید رجایی، «انجمن ایالتی و خواستههای اجتماعی مردم اصفهان»، نشریة مطالعات تاریخی، بهار ۱۳۲۴، شماره ۶، ص. ۲۵۱. (^)
۲- - مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، ص. ۳۰. به نقل از کتاب حاضر ص. ۳۸. (^)
۳- - مشروح مذاکران مجلس شورای ملی، ص. ۱۰۷. به نل از کتاب حاضر ص. ۳۹. (^)
۴- - ﺣﺠﺖﻓﻼحﺗﻮﺗﮑﺎر و ﻣﺤﻤﺪﺑﯿﻄﺮﻓﺎن، «شکلگیری و عملکرد انجمن بلدیة اصفهان در دورة اول مجلس شورای ملی»، پژوهشنامة انجمن ایرانی تاریخ، سال دوم، شمارة ۷، ۱۳۹۰، صص. ۱۲۰-۹۳؛ حجتفلاح توتکار و محمد بیطرفان، «شکلگیری انجمن بلدیة تبریز در دورة اول مجلس شورای ملی»، فصلنامة گنجینة اسناد، سال بیست و دوم، دفتر سوم، پاییز ۱۳۹۱، صص. ۵۷-۴۲؛ محمد بیطرفان، «شکلگیری اولین انجمن بلدی مشهد...»، پیشین. (^)
[مقالات مرتبط]
■ دولتها و نهادهای منطقهای و شهری در ایران: ۱۳۷۵-۱۲۸۵
■ شوراها و تغییر مسیر حکمرانی شهری: دربارة گفتار و اقتصاد سیاسی اصلاحات در تهران
■ دموکراسیِ محله محور در شهرها: تنگناهای قانونی و تواناییهای بالقوه
نظر بدهید