این روزها سرنوشت نمایشگاه بین¬المللی تهران به فصل جدیدی از درگیری¬های جناحی دست¬اندرکاران امور مملکت تبدیل شده است. پس از انتخابات شورای شهر در سال 1381 که تنها 13% واجدین شرایط در تهران در آن شرکت کردند، شورای شهر و در پی آن شهرداری پایتخت به دست جناح محافظه¬کار افتاد. پس از جدال¬های اولیه بر سر به دست گرفتن مدیریت روزنامه همشهری ، شورای شهر و شهردار جدید منتخب آن محمود احمدی¬نژاد، متولیان تازة شهر یک رشته برنامه¬های مشخص برای حل مسائل پایتخت اعلام کردند که حل معضل ترافیک روز به روز بحرانی¬تر شوندة تهران در صدر آن قرار داشت. اولین اقدام شهردار جدید ترمیم ضربتی آسفالت خیابان¬های تهران ظرف 45 روز بود. در عین حال حضور ناگهانی و فعال¬تر نیروی انتظامی برای اعمال طرح محدودة ترافیک که از خرداد 1376 عملاً رها شده بود از انظار دور نماند.
Recently in 40 Category
مقدمه
زماني كه 70% از دارندگان حق رأي در حركتي خودجوش محمد خاتمي را در سال 1376 به مقام رياست جمهوري رساندند، كمتر كسي باور ميكرد كه در فاصلة زمانياي كمتر از هفت سال، اين جمع رأي دهنده به ناظر بيطرف فروپاشي جنبش اصلاحطلبي در ايران تبديل شوند. علیرغم نتایج ضعیفی که نمایندگان اصلاح طلب در دومین دورة انتخابات شوراها به دست آورده بودند، باور اکثر اصلاح طلبان حکومتی بر این بود که انتخابات مجلس هفتم بار دیگر محبوبیت و مقبولیت حرکت اصلاح طلبی¬ای را که آنان رهبری¬اش را به عهده داشتند، نزد مردم به اثبات خواهد رسانید؛ خواه به شکل سلبی و خواه به شکل ایجابی. در واقع، تا لحظات آخر تصور اصلاحطلبان حكومتي بر اين بود كه چه كانديداهای¬شان پذيرفته شوند و چه نشوند، در این انتخابات نيز مانند انتخابات دورة پيشينِ مجلس و انتخابات رياست جمهوري سال 80 پيروزي از آن ايشان خواهد بود. اگر از سد شوراي نگهبان ميگذشتند، مطمئن بودند مردم بار ديگر به آنان روي خواهند كرد و اگر كانديداهایِ¬شان پذيرفته نميشدند، سخت بر اين باور بودند كه مردم با رويگرداني از شركت در انتخابات نه فقط طعم پيروزي را بر كام محافظهكاران تلخ خواهند كرد كه مشروعيت را نیز از مجلس هفتم خواهند گرفت. اما نه اين شد و نه آن. هرچند ميزان مشاركت نسبت به 77 درصد مشاركت در دورة قبل افت چشمگيري كرد، يعني در مجموع فقط كمي بيش از نيمي از دارندگان حق رأي به پاي صندوقها رفتند، اما عدم مشاركت به حدي نبود كه بتوان آن را به پيروزي اصلاحطلبان حكومتي تعبير كرد. هر چه باشد مشاركت در اولين انتخابات مجلس در ايرانِ بعد از انقلاب 42% بود و در انتخابات مجلس سوم، كه به پيروزي جناح چپ انجاميد، فقط 58% دارندگان حق رأي شركت كردند.
كردها هر زمان در برابر آيينه تاريخ قرار مي¬گيرند، با دو تصوير خوب و بد كه متفاوت و متضاد از هم هستند رو به رو مي¬شوند. يك تصوير، كردها را مردماني رشيد، دلاور و مرزداراني غيور نشان مي¬دهد كه در راه سربلندي و استقلال ايران از هيچ تلاشي فروگذار نکرده و هميشه آماده فداكاري و ايثار هستند. از سوي ديگر، گاه همين آيينه از كردها چهره¬اي خشن، نامهربان و یک تهديد براي امنيت ملي به نمايش مي¬گذارد. كردها در يك چهره نگاهبانان كشور و مرزداراني دلير هستند كه مرزهاي غربي كشور را همچون جان عزيز مي¬دارند و در چهره ديگر آشوب طلب و دست به اسلحه نمايانده مي¬شوند. اين پارادوكس و تضاد در به تصوير درآوردن كردها، جـايگاه ويژه¬اي به آنها بخشيده است.
از لحاظ نظری پاسخ یک چنین پرسشی را می¬توان مثبت دانست. کردها نیز همانند بسیاری از دیگر گروههای قومی میتوانند دولت خود را برپا دارند. حتی میتوان مدعی شد که به ویژه بعد از عملیات اخیر نیروهای ائتلاف در عراق، کردها بیش از پیش به تحقق چنین هدفی نزدیک شدهاند. معهذا نگاهی دقیقتر به تحولات خاورمیانه مبیّن آن است که در راه تاسیس یک دولت کرد مشکلات عملی بسیاری نهفته است و برطرف ساختن این موانع نیز کاری بسیار دشوار و پرهزینه.
در یک نگاه اولیه، چشم انداز دولتمداری کرد هیچ وقت تا به این اندازه مساعد به نظر نیامده است. حضور خارجی در کردستان عراق از جنگ 1991 خلیج فارس، از جمله تاسیس یک حوزة امن توسط نیروهای ائتلاف، موجب آن شد که یک حکومت محلی کرد تاسیس شود و کردهای عراق پس از دوازده سال خودمختاری سیاسی به نهادینه ساختن یک نظام خودگردان در شمال عراق نائل آیند.
[برآمدن يك كردستان خودمختار يا به عبارت دقيقتر مجموعهاي از واحدهاي خودمختار كرد در بخش كردنشين شمال عراق، يكي از مهمترين تحولات منطقهاي خاورميانه در سالهاي اخير است. چگونگي شكلگيري اين پديده، از بدو فروپاشي ارتش عراق در خلال جنگ دوم خليج فارس در سال 1991 و تحولات بعدي آن در تعامل و يا در تقابل با پارهاي از ديگر تحولات منطقهاي چون سياستهاي حكومت مركزي بغداد يا سیاستهای برخی از دیگر كشورهاي منطقه و بالاخص خط مشي ايالات متحده براي سرنگوني صدام حسين موضوع اصلي اين بررسي را تشكيل ميدهد.
1. هرگاه واقعه يا تحولي در ايران به وقوع بپيوندد، به ويژه اگر اين تحول در حوزة سياست باشد، اين پرسش براي بسياري از فعالان سياسي و مردم كردستان پيش ميآيد كه تحول و رويداد به وقوع پيوسته، آيا موجب تغيير در شرايط و موقعيت كردها در ايران ميشود؟ آيا نگرش حاكميت نسبت به كردها تغيير ميكند؟
اگر چه بخش عمده¬ای از ساکنان غرب ایران، شمال و شرق عراق و جنوب و شرق ترکیه خود را «کرد» و محل زندگی خود را «کردستان» می¬نامند و براین اساس از نظر بسیاری از محققین و سیاستمداران غربی و نیز از نظر حکومت¬های منطقه این «نام» مورد تردید قرار نگرفته است، اما گذشته تاریخی این مناطق و نگاهی به تاریخ قدیم ایران نشان می¬دهد