در مراحل نخست جنگ دوم جهانی، در حالی که درگیریهای نظامی به نحوی کم و بیش روشن بین طرفین اصلی جنگ - قوای محور و متفقین - جریان داشت با حملۀ غیرمترقبۀ آلمان به اتحاد شوروی در 23 ژوئن 1941/ اول تیر 1320، این رویارویی صورتی پیچیده به خود گرفت؛ برای پارهای از کشورها مانند ایران و ترکیه که در این هنگامه سیاست بیطرفی اتخاذ کرده بودند و تا پیش کشیدهشدن پای روسیه به جنگ نیز حفظ این بیطرفی کار فوقالعاده دشواری به نظر نمیآمد، به ناگاه وضع دگرگون شد؛ اهمیت فزایندۀ حوزههای نفتی جنوب، جلوگیری از هرگونه تحریکات و تحرکات عناصر هوادار محور در ایران و بالاخره موقعیت کلیدی ایران در مقام یک مسیر ارتباطی و تدارکاتی با روسیه شوروی برای ما فرصت چندان جهت حفظ بیطرفی برجای نگذاشت و با حملۀ متفقین به ایران در شهریور 1320 تحولات کشور، سمت و سوی دیگری یافت.
Recently in آزاد Category
در اين سلسله مقالهها كوشيدهام تا نقش و جايگاه سينما را در ايران در طول تاريخ بيش از يك قرن آن مروركنم. بدين منظور ، اين دورة زماني طولاني را به دو دورة بزرگ و شش بازة زماني مشخصتر تقسيم كردهام: دورة پیش از انقلاب شامل سه دوره: 1- دورة پيدايش (1303-1283)؛ 2- دورة تثبيت (1320-1304)؛ 3- دورة گسترش و مردمي شدن (1357-1321).
در محرم 1283 ق مصادف با عاشورا دختر سیدهای درگذشت. در بین اهالی بارفروش چنین شایع شد که این دختر توسط داود یهودی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مرگ او ناشی از جراحات وارده است. این شایعه باعث شورش گروهی از عوام بر علیه کلیمیان بارفروش شد.
بررسی انتخابات ریاست جمهوری 92 در آینۀ دو انتخابات ریاست جمهوری پیشین یعنی خرداد 84 و 88 از پایان یافتنِ دورانی حکایت میکند که با مفهوم اصلاحات و نهایتاً با دولتی به همین نام شناسایی میشد. پایان، نه به این معنا که عمر "اصلاحطلبی" به منزلۀ روشی برای ایجاد تغییرات در جامعه به پایان رسیده باشد و اکنون انواع دیگرِ روشها دستِ بالا را پیدا خواهند کرد. بحث در این نوشته بر سرِ "اصلاحات" به منزلۀ روش نیست تا بخواهیم آن را در مقابل سایر روشهای سیاسیِ حل و فصل مسائل قرار دهیم. بحث بر سر "اصلاحطلبی" است به آن معنا که در کشور تجربه شد. تجربهای که اغلب آن را ناظر بر سیاستهای کلانِ حاکم بر کشور در سالهای 76 تا 84 یعنی دولت محمد خاتمی میدانند اما به راستی میتوان آن را بر سیاستهایی ناظر دانست که از پایان جنگ تا سال 84 جهتِ تغییرات را در کشور را تعیین کردند. این تجربه، حتی اگر نگوئیم شکست خورد باید حداقل بپذیریم که فرادستیاش را بر صحنۀ سیاسی کشور در سال 84 از دست داد و جایِ خود را به تجربۀ دیگری سپرد که با نام "اصولگرایی" شناخته میشود.
واقعه رژي مهمترين حركت اجتماعي مردمي پيش از جنبش مشروطيت بود. هر چند به ظاهر به اعتراضي اجتماعي بر يك امتياز اقتصادي ميماند، اما در واقع تجربهاي سياسي براي نزديك شدن و هماهنگي بين اقشار مختلف جامعه از جمله تجار و بخشي از روحانيان در مقابله با نفوذ اقتصادي و سياسي قدرتهاي بيگانه در كشور بود. از سوي ديگر آن را واكنشي در مقابل ضعف حاكميت سياسي و به گونهاي تحميل نظر عمومي به دولت نيز ميتوان محسوب داشت. اين نوع مخالفت علني و جدي با نظام استبدادي قاجاري تا بدين وسعت و گستردگي تا وقوع تحريم تنباكو سابقه نداشت. از منظري ديگر حضور فعال تجار و سازماندهي و ترغيب گروههاي ديگر در جنبش ضد رژي نشانهاي از آگاهي طبقاتي تجار و تلاش براي يافتن راهكارهاي لازم در حل مسايلشان نيز بود. تجار از اين زمان پا فراگذاشتن از حوزه اقتصاد و وارد شدن به حوزه سياسي را تجربه كردند.
به نظر ميرسد كه اصرار قوه قضاييه در فراخواندن نمايندگان مجلس به دادگاه و سپس محكوم شناختن آنان براساس اظهاراتشان حين نطقهاي پيش از دستور از يك طرف و اصرار نه چندان كمتر شوراي نگهبان در رد صلاحيت گروه گستردهاي از نمايندگان در انتخابات مياندورهاي گلستان از طرف ديگر، سردمداران و نظريهپردازان حركت اصلاحي كشور را با نگراني قابل فهمي روبرو ساخته است: نگراني از اين كه مهمترين ابزار قدرتِ اصلاحي آنان دير يا زود، يعني حداكثر تا انتخابات بعديِ مجلس از دست آنها خارج شود و امكان گذراندن قوانيني كه نظم مورد نظرشان را در جامعه تثبيت كند، از آنها بگيرد. علاوه بر اين، حركتهاي مردمياي كه به ويژه پس از مسابقات فوتبال در جامعه رخ نمود براي كساني كه مسئوليت پيش بردن اصلاحات در كشور را عهدهدار شدهاند نگراني مضاعفي را به وجود آورده است. اين بار نگراني از آن است كه جامعه از پذيرش آنان به عنوان سردمداران تغييراتِ اصلاحي دلسرد گردد و به راه خود برود.